حتی در نظام ارباب و رعیتی هم دانش آموز فقیر و غنی از هم جدا نشده بودند

به گزارش وبلاگ کاتالوگ، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش می گوید: کاش هیچ وقت جهت رفتن به سمت آموزش غیردولتی را شروع نمی کردیم، اما حالا با جداسازی دانش آموزان در مدارس مختلف، نظام طبقاتی ساسانیان را به شکل دیگری پیاده نموده ایم!

حتی در نظام ارباب و رعیتی هم دانش آموز فقیر و غنی از هم جدا نشده بودند

به گزارش گروه اجتماعی وبلاگ کاتالوگ، به تازگی مجلس در تصمیمی، رأی به خاتمه ماجرای تنوع مدارس در کشور داد تا از این به بعد در کشور فقط مدارس دولتی و غیردولتی داشته باشیم! مصوبه ای که حالا از طرح یک فوریتی برطرف انحصار از زبان انگلیسی، جنجالی تر شده و جمعیت وسیعی از کشور یعنی دانش آموزان و خانواده های آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.

مصوبه اخیر مجلس، خط خاتمهی است بر فعالیت تمام انواع مختلف مدارس در کشور و بر این اساس از سال آینده فقط دو نوع مدارس دولتی و غیردولتی خواهیم داشت، مصوبه ای که به اذعان نمایندگان مجلس راه را برای توسعه عدالت آموزشی در کشور باز می نماید اما از قضا دقیقاً بر روی همین محور، اما و اگرهایی مطرح است و مشخص نیست که خاتمه این راستا در نهایت به عدالت آموزشی ختم خواهد شد یا خیر.

درباره مصوبه اخیر مجلس برای حذف تنوع مدارس دو دیدگاه به شکل جدی احتیاجمند تأمل و آنالیز است؛ دیدگاه هایی که هر کدام در موافقت یا مخالفت با این مصوبه، استدلال هایی منطقی طرح می نمایند و همین موضوع تصمیم گیری درباره حذف تنوع مدارس در کشور را با اماو اگرها و چالش هایی همراه می نماید که بی توجهی به آنها می تواند در نهایت به زیان مردم تمام گردد!

موافقان، حذف تنوع مدارس را شروعی بر تقویت کیفی مدارس دولتی عادی و گام گذاشتن در راستا عدالت آموزشی می دانند آن هم با این استدلال ها؛ چند تکه کردن مدارس دولتی و تقسیم بندی آن به مدارس شاهد، هیئت امنایی، سمپاد و نمونه دولتی در نهایت باعث شده است دانش آموزان مستعد، معلمان قوی تر و امکانات آموزشی بیشتر سهم این مدارس باشد و در نهایت مدارس دولتی عادی نه سهمی از امکانات دارند و نه سهمی از دانش آموزان مستعد و معلمان کارکُشته!

اما در سوی دیگر، این مسئله مطرح است که آیا برای ایجاد اصلاح در نظام آموزشی کشور فقط تغییر نگرش ها آن هم بدون فراهم کردن بسترهای اجرایی کار کفایت می نماید؟ اگرچه جداسازی دانش آموزان کار درستی نیست اما آیا فقط با این توجیه می توان به حذف مدارس سمپاد یا نمونه دولتی اقدام کرد؟ اگر اینگونه است، مدارس غیردولتی هم به جداسازی دانش آموزان و گزینش آنها مشغول هستند پس اگر قرار به حذف تنوع مدارس است، غیردولتی ها نیز باید از گزینش دانش آموزان کوتاه بیایند.

رضوان حکیم زاده؛ دکترای برنامه ریزی درسی و معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش از جمله موافقان حذف تنوع مدارس است؛ او حتی اصلاح تنوع را هم تأیید نمی نماید و بر این باور است، تمام دانش آموزان باید در یک محیط درسی یکسان تحصیل نمایند و برنامه ریزی ها هم به گونه ای باشد تا تمام دانش آموزان متناسب با موقعیتی که دارند، فرصت پیروزیت داشته باشند اما هم اکنون نظام آموزشی ما اینگونه نیست و فرصت پیروزیت را برای عده محدودی فراهم می نماید.

مشروح گفت وگوی ما با معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش را در ادامه می خوانید:

مصوبه اخیر مجلس درباره حذف تنوع از مدارس تا چه اندازه با عدالت آموزشی سازگار است؛ بعضی معتقدند وجود بعضی مدارس مانند سمپاد و نمونه دولتی خاستگاه عدالت آموزشی دارد.

در مصوبه مجلس آمده است دو نوع مدرسه دولتی و غیردولتی داشته باشیم؛ این مصوبه ممکن است مسائل فعلی را تا حدودی برطرف کند اما قطعاً مسائل به طور کامل حل نخواهد شد و احتیاج است بدانیم چه مواردی باعث می گردد انگیزه یادگیری برای همه دانش آموزان در نظام تحصیلی ایجاد گردد.

یک اصل اساسی این است که ما باید تمام دانش آموزان را در مدراس ثبت نام کنیم و یکی از شاخص های عملکردی وزارت آموزش و پرورش، پوشش تحصیلی است و به بیرون ماندن حتی یک کودک از مدرسه حساس هستیم، فرض اصلی این است که برای رسیدن دانش آموزان به پیروزیت باید تمام آنها بتوانند در مدارس ثبت نام نمایند، وقتی می گوییم همه بچه ها باید به مدرسه بروند بعد از آن، کوشش ها این است که تمام بچه ها یاد بگیرند و تربیت شوند و این دو مقوله بسیار مهم هستند وگرنه از همان ابتدا اعلام می کردیم عده ای مشخص از دانش آموزان به مدرسه بروند.

جمعیت بالای بازماندگان از یادگیری

پرسش این است که هم اکنون چه اتفاقی در نظام آموزشی ما می افتد، باید گفت هرچند همه بچه ها به مدرسه می روند و جمعیت بازمانده از تحصیل کاهش یافته است اما بازمانده از یادگیری بسیار داریم و اینگونه نیست که تمام بچه ها شرایط مناسبی برای یادگیری و تربیت داشته باشند و این شرایط یعنی معنای واقعی و کیفی عدالت آموزشی را رعایت ننموده ایم؛ چه اتفاقی افتاده که هم اکنون عدالت آموزشی نداریم؟ در ایران باستان آموزش طبقاتی و در دسترس همه نبود، از زمانی که آموزش عمومی شد و همه مردم به آن دسترسی پیدا کردند، زمان زیادی نمی گذرد در کشور ما شروع آموزش های نوین نیز از آموزش ابتدایی نبود و از آموزش عالی و دارالفنون شروع شد که آن هم مخصوص طبقه نخبگان، اشراف و شاهزاده ها بود و امکان استفاده همه افراد وجود نداشت.

در نظام آموزشی فرزند مسئول و کارگر باید در کنار هم درس بخوانند

بعد از عمومی شدن آموزش و دسترسی همه افراد، یکی از کارنمودهای اصلی مدرسه از بین بردن طبقات اجتماعی بود به این دلیل که فرزند پزشک در کنار فرزند کارگر، کارمند و مسئول در کنار هم به مدرسه بروند و اگر در جامعه، طبقاتی وجود داشت و شاهد نظام ارباب و رعیتی بودیم اما وقتی بچه ها به مدرسه می رفتند همه در کنار هم قرار می گرفتند و این سبک از تعلیم و تربیت یک پیغام روشن داشت که همه دانش آموزان در شرایط برابر هستند، یکی از آرمان های انقلاب اسلامی هم بحث برابری و عدالت بود و به همین جهت یکی از اقدامات ارزشمند شهید رجایی این بود، تعداد محدودی از مدارسی را که ملی بودند و به صورت خصوصی اداره می شدند، دولتی اداره کرد.

کاش هیچوقت راستا رفتن به سمت آموزش غیردولتی شروع نمی شد!

معتقدم با توجه به اهمیت آموزش عمومی در جامعه به خصوص بحث انسجام اجتماعی و پیوند دادن طبقات مختلف جامعه، کاش هیچ وقت راستا رفتن به آموزش غیردولتی را شروع نمی کردیم البته اکنون این مدارس بر اساس قانون فعالیت می نمایند و ما باید سعی کنیم با نظارت قویتر، آسیب ها را کاهش و دستاوردهای مثبت را افزایش دهیم.

آیا مدارس غیردولتی به اهداف مدنظر که در دهه 60 برای تأسیس آنها ترسیم می شد با گذشت بیش از 20 سال از فعالیتشان دست یافته اند؟ آیا فعالیت این مدارس توانسته باری از دوش دولت بردارد تا در نهایت به مدارس دولتی توجه بیشتری داشته باشند؟

60 درصد دانش آموزان دبستانی در کلاس های بدون کیفیت درس می خوانند

ا گر بحث بر سر این بود که مدارس غیردولتی را ایجاد کنیم تا بتوانیم کیفیت مدارس دولتی را افزایش دهیم، این اتفاق نیفتاده است؛ یکی از مهمترین شاخص ها در کیفیت مدارس دولتی، تراکم دانش آموزان در کلاس های درس است و در حال حاضر حدود 60 درصد جمعیت دانش آموزان دوره ابتدایی برخلاف مصوبه 886 شورای عالی آموزش و پرورش در کلاس های با تراکم بالای 26 نفر تحصیل می نمایند و 26 نفر حداکثر جمعیت کلاس درس است و عدد مطلوب و استاندارد 20 نفر است، ما می گوییم حتی به دنبال مطلوب نیستیم و به حداکثر هم دلخوش هستیم اما حتی این اتفاق هم نیفتاده است!

در مدارس دولتی، مناطق محروم و حاشیه شهرها به جای اینکه معلمان آموزش دیده جذب شوند به خاطر کمبودها از روش هایی برای جذب معلم استفاده می گردد که کیفیت را قربانی می نماید و عملاً ارتقای کیفیت در مدارس نداشته ایم.

کیفیت همسالان از عوامل مهم یادگیری در کلاس درس

طبقات اجتماعی موضوعی نیست که دانش آموزان مسئول آن باشند اما نکته مهمتر از طبقه اجتماعی، بحث جداسازی دانش آموزان براساس هوش آنهاست؛ یکی از عوامل بسیار مهم برای یادگیری در کلاس درس کیفیت همسالان است، اگر از یک تیم خوب، ستاره ها را بیرون بکشیم طبیعی است که انگیزه و توانی که می تواند به پیشبرد کل تیم یاری کند، دچار مشکل می گردد.

یکی از اشتباهات تربیتی در جامعه ما علاوه بر جداسازی طبقاتی، جداسازی براساس میزان هوش دانش آموزان است و به جای اینکه محیط یادگیری نرمال داشته باشیم و اجازه دهیم دانش آموزان توانمندتر در کلاس درس حضور داشته باشند و سایر بچه ها از آنها یادگرفته و انگیزه پیدا نمایند با این استدلال نادرست که دانش آموزان تیزهوش در کنار دانش آموزان عادی دچار مشکل می شوند آنها را جدا می کنیم در حالی که نظام های آموزشی پیشرو این کار را انجام نمی دهد، از نظر علمی مگر می گردد فردی که هوش بالایی دارد با حضور در کنار سایر دانش آموزان از میزان هوشش کاسته گردد!

جداسازی براساس میزان هوش افراد خطرناک تر از جداسازی طبقاتی است؛ اگر براساس طبقه اجتماعی به بعضی دانش آموزان فرصت می دهیم که در مدارس بهتری درس بخوانند، باورهای درونی بچه ها را از بین نمی بریم و او با خود می گوید چون وضع مالی خانواده ام مناسب نبود، نتوانستم به فلان مدرسه خاص بروم اما اگر براساس هوش، بچه ها را از یکدیگر جدا کنیم، باور آنها را نابود می کنیم و او با خود می گوید، چون توانایی نداشتم و پیروز نبودم نتوانستم به مدارس خاص بروم.

پس با این استدلال ، شما موافق حذف تنوع مدارس هستید؟

اگر روند مدارس غیردولتی تغییر نکند حذف تنوع مدارس فایده ای ندارد

به شدت موافق این موضوع هستم اما می گویم، حذف تنوع به این شکل کافی نیست یعنی اگر اجازه دهیم مدارس غیردولتی همچنان به گزینش دانش آموزان اقدام و افراد خاص را پذیرش نمایند و روند فعلی ادامه یابد، همچنان بازفراوری طبقات اجتماعی را خواهیم داشت و مسئله ای حل نمی گردد.

دستاورد مدارس غیردولتی چه جای افتخار دارد!

از نظر بنده آنچه به عنوان دستاورد مدارس خاص یا غیردولتی مطرح می گردد، اصلاً دستاورد نیست! وقتی به وسیله آزمون و غربالگری دانش آموزان با معدل بالای 19 را پذیرش می نمایند که اتفاقاً پدر و مادر پولدار و شرایط خاص دارند و امکانات خاص و مناسب نیز در مدرسه در اختیار آنها قرار می دهند، طبیعی است که نتایج خوب هم می گیرند مانند اینکه تمام ستاره های فوتبال جهان را در یک تیم قرار دهیم و بگوییم حالا بیایید با یک تیم عادی مسابقه دهید، طبیعی است که گُل های بیشتری می زنند و نتایج بهتری کسب خواهند کرد.

تسنیم: جداسازی دانش آموزان و توزیع آنها در انواع مختلف مدارس چه آسیب هایی را به مدارس دولتی عادی زده است؟

انگیزه هایی که می کُشیم

وقتی جداسازی ها را انجام می دهیم، مدارس دولتی ارتقای کیفیت پیدا نمی نمایند مگر اینکه کلاس های درس نرمال باشد و دانش آموزان تیزهوش نیز حضور داشته باشند؛ با جداسازی ها به دانش آموزان مدارس دولتی پیغام منفی می دهیم که نه طبقه اجتماعی دارید که به مدرسه غیردولتی بروید، نه باهوش هستید که به سمپاد بروید، نه ویژه هستید که به مدارس نمونه دولتی بروید و نه امتیازات خاصی دارید که بتوانید به مدارس شاهد بروید و عملاً انگیزه ها را در این دانش آموزان می کشیم؛ جای تأسف این است که این کار را برای 85 درصد جمعیت دانش آموزان کشور که در مدارس دولتی حضور دارند، انجام داده ایم و صرفاً به 15 درصد از جمعیت توجه داریم!

اگر تنوع مدارس را حذف کردیم و دو نوع مدرسه دولتی و غیردولتی داشتیم، آیا این راستا در نهایت به کیفیت مدارس دولتی ختم خواهد شد؟ یعنی مشکل مدارس دولتی هم اکنون فقط بحث تنوع است؟

نظام های آموزشی پیشرو که دستاوردهای خوبی در آزمون های بین المللی دارند، مدارس نرمال داشته و تفکیکی انجام نمی دهند یعنی نظام طبقاتی در آموزش دانش آموزان ندارند، تمام متون علمی در حوزه یادگیری تأکید دارند که باید به معلمان و مدیران مدارس، آموزش هایی ارائه گردد تا بدانند چگونه در محیط طبیعی کلاس با سه دسته از دانش آموزان تیزهوش، عادی و ضعیف کار نمایند.

توجه به نخبگان به معنای جداسازی آنها نیست

دانش آموزان تیزهوش سرمایه های این مملکت هستند و صحبت های رهبر انقلاب مبنی بر اینکه نخبه ها را دریابید مبنی براین نیست که دست به جداسازی آنها بزنیم بلکه باید بهترین برنامه های مکمل را برای آنها داشته باشیم و به آنها یاد بدهیم که به کشور تعهد داشته باشند و در عین حال با دیگران زندگی نمایند و در کنار آن برای استعدادهایشان برنامه ریزی کنیم.

نظام های آموزشی پیشرو نیز این کار را انجام می دهند یعنی دانش آموزان تیزهوش را شناسایی نموده و جداسازی نمی نمایند اما برای آنها برنامه های مکمل و اضافه می گذارند و برای آنها برنامه بلندمدت دارند نه اینکه صرفاً آنها را برای پذیرش در دانشگاه آماده نمایند و بعد یک مدال به گردن آنها بیاندازند و پس از آن سرمایه ها به خارج از کشور بروند یعنی بر روی ابعاد تربیتی به صورت کامل کار می نمایند.

ارتقای مدارس دولتی متأثر از عوامل متعددی است که یکی از مهمترین عوامل این است که اعتماد به نفس از دست رفته دانش آموزان و معلمان مدارس دولتی را برگردانیم و این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه این پیغام را به آنها بدهیم که سایر دانش آموزان نیز در کنار آنها هستند، این موضوع از جهت روانشناختی بسیار مهم است.

نظام طبقاتی ساسانیان را در مدارس باز فراوری کردیم!

یادمان باشد همانگونه که می گوییم همه دانش آموزان باید به مدرسه بروند، برنامه ریزی ها هم باید به گونه ای باشد که تمام دانش آموزان متناسب با موقعیتی که دارند، فرصت پیروزیت داشته باشند؛ هم اکنون نظام آموزشی ما اینگونه نیست و ف قط فرصت پیروزیت را برای عده محدودی فراهم می کنیم و شاید جمله تلخی باشد اما نظام طبقاتی ساسانیان را به شکل دیگری پیاده می کنیم!! در آن موقع عده ای اجازه ورود به مدرسه و دسترسی به آموزش نداشتند و ما هم اکنون فرصت یادگیری را برای بسیاری از دانش آموزان فراهم نمی کنیم یعنی بازمانده از تحصیل نداریم اما بازمانده از یادگیری باکیفیت بسیار داریم!

هر کدام از انواع مدارس خاص با خاستگاهی ایجاد شده اند؛ در شرایط فعلی که مدارس غیردولتی ویژه قشر خاصی هستند، مدارس سمپاد و نمونه دولتی شکاف طبقاتی را پُر و دسترسی قشر متوسط به آموزش با کیفیت را تسهیل می نمایند، آیا نباید به جای حذف، تنوع مدارس را اصلاح کرد؟

تفاوت معناداری بین دانش آموزان مدارس غیردولتی و سمپاد وجود ندارد

بنده به محیط نرمال یادگیری اعتقاد دارم چرا که نمی توان ستاره ها را از یک تیم بیرون کشید و آنها را جدا تربیت کرد! قبول ندارم مدارس سمپاد و نمونه دولتی شکاف طبقاتی را پُر می نمایند، به این دلیل که اولاً مدارس سمپاد و نمونه، شهریه دریافت می نمایند و دوم، آنالیز کنید خانواده ها برای قبولی در آزمون و ورود فرزندشان به این مدارس چقدر هزینه می نمایند، چند درصد از جمعیت دانش آموزان این مدارس از خانواده های محروم و چند درصد برای قشر نخبه و مرفه هستند، به نظر بنده از نظر ساختار جمعیتی، تفاوت معناداری بین جمعیت دانش آموزان مدارس غیردولتی لاکچری با مدارس سمپاد وجود ندارد، ممکن است اندکی تفاوت باشد اما معنادار نیست.

به بهانه های مختلف برای فرزندان خانواده های مرفه تر فرصت های بهتر یادگیری فراهم می کنیم

اگر شکاف طبقاتی پُرمی شد ما باید رتبه های برتر کنکور و المپیاد را در پهنه ایران مشاهده می کردیم نه در چند استان خاص، بیش از 30 سال است که مدارس سمپاد را داریم چرا این اتفاق نیفتاده است و عمده قبولی های کنکور و المپیادها از شهرهای بزرگ هستند؛ پس مشخص است که اینجا همان پایگاه مالی است که برای ورود به مدارس و امکانات بهتر مشخص نماینده است! کاری که انجام می دهیم این است که مرتب برای فرزندان خانواده های مرفه تر به بهانه های مختلف فرصت های یادگیری بهتری فراهم می کنیم و فرزندان افراد عادی، محروم می شوند.

زمانی که ما به مدرسه می رفتیم، تمام طبقات جامعه در کنار یکدیگر تحصیل و یک نوع آموزش دریافت می کردند؛ معلوم است که هزینه آموزش کنکور که ساعتی 10 میلیون تومان است را دانش آموزان مدارس دولتی نمی توانند تأمین نمایند و این یعنی بازفراوری طبقات اجتماعی و دائم نتایج مدارس خاص را به رخ خانواده ها می کشیم!! این راستا درست نمی گردد مگر اینکه روند را اصلاح کنیم و این اصلاح اتفاق نمی افتد مگر اینکه دستاوردهای مدارس دولتی را بازنگری و آن را در کنار هزینه هایی که ایجاد نموده است، قرار دهیم تا مشخص گردد در سبد هزینه های دولت این رقم آنقدر چشمگیر نیست که به چنین اختلاف طبقاتی که شکل گرفته است، تن بدهیم.

مدارس غیردولتی هم باید از گزینش دانش آموزان دست بردارند!

معتقدید مصوبه مجلس برای حذف تنوع مدارس احتیاج به این دارد که مدارس غیردولتی هم به رعایت بعضی موارد ملزم شوند؟

مصوبه مجلس اگر مدارس غیردولتی را مجبور نکند که از گزینش و خاص گزینی دست بردارند، تأثیری نخواهد داشت؛ مدارس غیردولتی اگر واقعاً هنر دارند و کار عالی انجام می دهند از میان دانش آموزان عادی اقدام به ثبت نام نمایند تا ببینند دستاوردشان چه می گردد و آیا بازهم هم این تعداد قبولی در کنکور خواهند داشت.

هفته گذشته به سمنان رفته و از چند مدرسه دولتی بازدید داشتم؛ تمام دانش آموزان دوره ابتدایی در کنار یکدیگر تحصیل می کرند، چقدر ظالمانه است دانش آموزانی که در دوره ابتدایی در کنار یکدیگر حضور داشته و از یک آموزش بهره می برند را در پایه های بالاتر به بهانه اینکه بعضی باهوش تر هستند یا شرایط خاص دارند از یکدیگر جدا کنیم!

فرزندان مسئولان در مدارس شاهد

مدارس شاهد را هم آنالیز کنید، چند درصد دانش آموزان آن جزو طرح شاهد هستند و چند درصد فرزندان مسئولان در این مدارس حضور دارند؛ در این مدارس به اسم پاسداشت یک ارزش که واقعاً مقدس است، 90 درصد امکانات را در اختیار افراد خاص و فرزندان مسئولان قرار داده ایم.

اگر مدارس نمونه دولتی و سمپاد تعطیل شوند با توجه به اینکه عمده امکانات این مدارس با پول خانواده ها تأمین می گردد آیا دولت این شرایط را دارد که بتواند بار مالی مورد احتیاج را تأمین و به مدارس سرانه کافی اختصاص دهد؟

بار مالی آن در مقابل ضربه ای که می زنند، آنقدر زیاد است که هم اکنون تفکیک دانش آموزان باعث از بین رفتن محیط نرمال یادگیری در کلاس های درس شده است؛ تا زمانی که دانش آموزان از نظر علمی در کنار هم قرار نگیرند، پیروزیتی صورت نمی گیرد و در محیط پیروز، دانش آموزانی که از نظر علمی توانمندتر هستند، انگیزه ایجاد می نمایند.

گردش کار مالی بعضی از این مدارس بسیار بالا است و افرادی که درگیر این مسئله هستند وابستگان به این مدارس هستند بنابراین قابل پیش بینی نیست که مصوبه مجلس برای حذف تنوع مدارس چه سرانجامی خواهد داشت اما امیدوارم تصمیمات با نگاه به اکثریت جامعه گرفته گردد؛ ما تمام دانش آموزان را در مدرسه ثبت نام می کنیم تا همه آنها پیروز شوند نه عده ای خاص.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "حتی در نظام ارباب و رعیتی هم دانش آموز فقیر و غنی از هم جدا نشده بودند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حتی در نظام ارباب و رعیتی هم دانش آموز فقیر و غنی از هم جدا نشده بودند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید