داستان حقوق مولفان در ایران

به گزارش وبلاگ کاتالوگ، هفته قبل به یارانه به عنوان اولین مساله در فهرست مسائل صنعت نشر کشور و آسیب شناسی آن پرداختیم.

داستان حقوق مولفان در ایران

امروز با دومین موضوع بسیار عمیق و مفصل و چندپهلو، فهرست این آسیب شناسی را ادامه می دهیم تا روشن شود ابعاد مساله رعایت حقوق مولف یا همان حق انتشار تا چه اندازه پر و پیمان است. گرچه مسأله حق انتشار فراتر از صنعت نشر، مسائل عمده ای در عرصه فرهنگ و هنر کشور را در برمی گیرد اما معین تکلیف آن در عرصه نشر، امروز سرنوشت ساز تر از همواره در میان صاحب نظران مطرح است . از یک سو باید به نقش حق انتشار به ساماندهی صنعت نشر بیندیشیم و از سوی دیگر حواس مان باشد پیوستن به کنوانسیون های جهانی، اوضاع مان را بدتر نکند. در این پفراینده به ابعاد مختلف این داستان خواهیم پرداخت.

وقتی ویکتور هوگو خواست حقوق کتاب هایش بیرون از فرانسه هم به خودش برسد

هشدار ناشر هلندی به ملکه ویلهلمینا

اغلب ویکتور هوگو را تنها با معروف ترین رمان هایش از جمله بینوایان می شناسیم ولی شاید کمتر از خودمان پرسیده باشیم واقعا چه چیزی از او، ویکتور هوگو ساخت؟ هوگو در کوران وقایع ابتدای قرن نوزدهم فرانسه و تلاطم های جمهوری سوم، یک فعال سیاسی، اجتماعی و حقوقی بود. همین جایش خیلی مهم است. ایجاد قوانین و سازمان های بین المللی جهت حمایت از حقوق مولفان، پیش وبیش از همه به تحریک ویکتور هوگو رخ داد.اولین قانون حمایت از حقوق مولف یا همان حق انتشار سال1710 میلادی در انگلستان وضع شد. از همان زمان به مرور کشورهای دیگر هم مانند آمریکا سال1790 و فرانسه هم اندکی بعدتر، قوانین داخلی خود را برای حمایت از حقوق پدیدآورندگان آثار خلاقه به تصویب رساندند اما مشکل آنجا بود که همه این قوانین صرفا در درون مرزهای کشورها، کارگر می افتاد و این در حالی بود که جریان ترجمه در اروپا و آمریکا به تندی می تاخت و صنعت نشر جهان داشت توانمندی های گسترده تر خود را باز می شناخت.

برای همین بود که ویکتور هوگو، نویسنده ای که شهرتش تا کشورهای همسایه فرانسه در اروپا نفوذ داشت، کوشش کرد با بسترسازی برای تصویب کنوانسیونی جهانی از حقوق مولفان در کشورهای دیگر هم دفاع کند اما این اتفاق تا اواخر قرن نوزدهم عملی نشد. سال1886 برای اولین بار کنوانسیون برن به امضای کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و بعضی دیگر از کشورهایی اروپایی رسید. این قانون، بیش از آن که شبیه نسخه پیشکسوت انگلیسی خود که تنها از حقوق اقتصادی مولفان حراست می کرد، باشد به مدل فرانسوی آن شبیه بود و سعی داشت آثار خلاقه را هم از حیث اقتصادی و هم از حیث معنوی مورد حمایت قرار دهد.با این حال این کنوانسیون جهانی از همان اول مخالفان پروپاقرصی هم داشت. حدود 150سال پیش وقتی تازه 10سال از پیوستن کشورها یکی پس از دیگری به این کنوانسیون می گذشت، آلبرتوس ویلهلم سیجتوف یکی از ناشران هلندی به خانم ویلهلمینا، ملکه وقت کشورش نامه نوشت و اخطار داد امضای او زیر برگه الحاق به این قانون جهانی می تواند به قیمت جان صنعت نشر هلند تمام شود.از آن موقع تا به امروز اما بسیاری از کشورهای جهان پذیرفته اند با تمام معایبی که امضای کنوانسیون برن می تواند دامنگیر صنایع نشر کشورهای کوچک کند به آن بپیوندند. 179 کشور در جهان هم اکنون عضو برن هستند و ایران در شمار معدود کشورهایی است که هنوز به برن ملحق نشده است.

آخرین نسخه از اصلاحات قانون حمایت از مالکیت فکری در ایران معطل چیست؟

داستان حقوق مولفان در ایران

هرچند عموما عبارت حق انتشار ما ایرانی ها را به یاد حوزه نشر و کتاب می اندازد اما چه در جهان و چه در ایران، داستان رعایت حقوق معنوی و اقتصادی از مالکیت علائم تجاری شروعشده و سپس مالکیت فکری سرایت نموده است. سال1304 برای اولین بار در ایران قانون ثبت علائم تجاری تصویب شد تا از حقوق مالکان در حوزه های تجاری حمایت کند.اما اولین قانون مدون برای حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان که به حوزه مالکیت فکری بازمی شود، مربوط به سال 1348 است اما آیین نامه اجرایی آن تا دی 1350 طول کشید و فقط سال1352 قانون کوشش کرد تا ترجمه و تکثیر کتب، نشریات و آثار صوتی را به رسمیت بشناسد و همین قانون مصوب سال52 تا اواخر دهه70 به نظر کافی می رسید اما با شروع عصر ویدئو و سرعت پیش روی رایانه ای و سپس دیجیتالی شدن در همه حوزه ها از جمله نشر، احتیاج به تغییر و اصلاح قوانین بیشتر حس شد.

چرا قانونگذاری جامانده؟

سال1379 حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای در اصلاحیه قانون قبلی نهاده شد اما برای ناشران کتاب آورده جدیدی نداشت و البته آیین نامه اجرایی این قانون تا سال1383 هم به طول انجامید. این قوانین به علاوه سایر مصوبات در حوزه ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و تجارت الکترونیک، پایه های ساختاری حمایت از مالکیت فکری در کشور را تشکیل می دهد که در درون مرزهای ایران، عملگر و کارآمد است. سال1390 پیش نویس لایحه جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط با آن از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس تقدیم شد و تا تابستان گذشته همچنان در اثنای طرح در کمیسیون های تخصصی مجلس از جمله کمیسیون حقوقی و فرهنگی بوده است.

چرا عضو وایپو هستیم اما برن نه؟

با این حال درست 20سال پیش در سال 2001 ایران به عضویت سازمان جهانی مالکیت فکری معروف به وایپو (WIPO) درآمد و از آن موقع تا به امروز بعضی توافق نامه های بین المللی در این حوزه را پذیرفته است اما از آنجا که به عنوان عضو ناظر در سازمان تجارت جهانی یا همان WTO حضور دارد در میان امضانمایندگان موافقت نامه تریپس (TRIPS) هم نیست. موافقت نامه ای که امضانمایندگان خود را به رعایت استانداردهای جهانی در قوانین مربوط به انواع مالکیت فکری ملزم و عضویت آنها در کنوانسیون برن و سازمان تجارت جهانی را امکان پذیر می نماید.با این حال بسیاری از کشورهای دیگر جهان نیز مدت زیادی نیست که عضویت در کنوانسیون برن را پذیرفته اند. ایالات متحده آمریکا حدودا 20سال است که به این کنوانسیون ملحق شده و البته قوانین داخلی کشورش هنوز برای بسیاری از صاحبان آثار خلاقه کفایت می نماید و آنها از قوانین داخلی این کشور برای حراست از حقوق خود بهره می برند.

عضویت در برن به نفع چیست؟

اغلب کشورهای آسیایی و به خصوص منطقه خاورمیانه، کمتر از دو دهه است که به عضویت این کنوانسیون درآمده اند. قطر و ارمنستان و تاجیکستان به عنوان کشورهای مقدم در سال 2000، سوریه و امارات متحده عربی و عربستان سعودی در سال 2004، ازبکستان در سال 2005، یمن در سال 2008 و افغانستان در سال 2018 به برن ملحق شده اند. درباره این که پیوستن به برن تا چه اندازه می تواند به نفع کشورهای درحال توسعه باشد در میان صاحب نظران جهانی توافق چندانی وجود ندارد.

تجربه کره جنوبی چه می گوید؟

هاجون چَنگ، یکی از استادان و نظریه پردازان اقتصاد جهانی و اهل کره جنوبی است در فصل ششم کتابش باعنوان عرضه نرم افزار ویندوز 98 در سال 1997 به شرح اتفاقاتی می پردازد که کره جنوبی را یک سال پس از الحاق به کنوانسیون برن، امضای توافق نامه تریپس و عضویت در سازمان تجارت جهانی درگیر کرد.او در مقدمه کتابش هم پس از شرح شرایط کره در دهه 80 میلادی و پایتخت تولیدات سرقتی نامیدن آن شرح می دهد: من فرزند خانواده مرفهی که به سرمایه گذاری در امر تحصیل علاقه مند بود، تعدادی کتاب خارجی داشتم اما بیشتر کتاب های انگلیسی ام، قاچاقی تکثیر شده بود. بدون این کتاب های قاچاقی، هرگز نه قادر بودم وارد دانشگاه کمبریج شوم و نه می توانستم در آنجا دوام بیاورم. چنگ، کوشش می نماید پیوستن به مالکیت فکری را به عنوان یکی از قطعات پازل اقتصاد جهانی سرمایه داری و تأثیر آن بر بحران ها و پیروزیت های اقتصادی کره جنوبی پیش چشم مخاطب توصیف کند.

خطر نزدیک شدن به کنوانسیون برن

مخالفان پیوستن به کنوانسیون برن زیادتر از موافقان آن هستند. این جمله را لادن حیدری، مدیرکل دفتر حقوقی وزارت ارشاد در گفت وگو با تسنیم در ابتدای دولت دوازدهم گفته بود. اما حالا چند سالی هم از آن روزها در سال 93 می گذرد و حتی برجام هم برای تحریم ها کار چندانی ننموده است و تعداد مخالفان پیوستن به برن، بیش از قبل و مخالفت هایشان سخت تر هم شده است. سید عباس حسینی نیک، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه مالکیت فکری معتقد است در شرایطی که کشور در تحریم به سر می برد، حتی نزدیک شدن به کنوانسیون برن هم خطرناک است و درباره لایحه جدیدالوصول به مجلس شورای اسلامی هم بر همین اساس موضعی مخالف دارد و تصریح می نماید متأسفانه لایحه فعلی مالکیت فکری بر اساس الحاق به برن نوشته شده است.

حسینی نیک، ضمن تصریح بر موافقت خود با ضرورت وضع و رعایت قوانین مربوط به مالکیت فکری می گوید: بحث بر سر عضو شدن در کنوانسیون برن بسیار است، اما من خود موافق پیوستن به کنوانسیون برن هستم؛ چرا که جزو اصول حقوق مالکیت فکری است. من موافقم اما معتقدم در شرایط تحریم این اقدام بسیار خطرناک است. پیوستن به کنوانسیون برن در شرایط عادی می تواند خوب باشد، نه در شرایط جنگ. در شرایط جنگ و تحریم بسیار خطرناک است. در شرایط عادی همه کشورها پیوستند ما هم می توانیم بپیوندیم. اما در شرایط تحریم به هیچ وجه حتی نزدیک کنوانسیون هم نباید بشویم. ما همین امروز هم مسائل فراوان داریم. من سال هاست در حوزه نشر حقوقی بین الملل فعال هستم، با ناشران بسیاری هم مراوده داشته ام، اما اکنون سه سال است حتی با ما دیدار هم نمی نمایند چه رسد به این که حق انتشار کتاب به ما بفروشند. آنها می گویند دفتر انتشاراتتان را از ایران به ترکیه یا دبی انتقال دهید تا بتوانیم مراودات اقتصادی داشته باشیم.این استاد دانشگاه در ادامه این گفت وگو با تسنیم اظهار می نماید: کسانی که در بخش بین الملل کار می نمایند، می دانند ما به شدت تحریم هستیم، در حالی که اصولا بر اساس کنوانسیون برن به هیچ وجه نمی شود هیچ جامعه ای را از علم محروم کرد.

این خلاف قانون برن است، ولی آمریکایی ها این کار را می نمایند، اصلا دلیل ندارد بیاییم ژست نواندیشی بگیریم و بگوییم ما باید مانند سایر کشورها عمل کنیم، نه چنین نیست، شاید وقتی شرایط کشور عادی شد، بتوان این را پذیرفت، اما در شرایط تحریم، آمریکایی ها در همین شرایطی که ما عضو نیستیم حاضر نیستند نه رایت کتاب ها را به ما بدهند و نه حتی یک معامله یک دلاری با ایران انجام دهند، چطور می توان تصور کرد وقتی عضو شدیم و دستمان بسته شد، در حالی که به علم روز جهان هم احتیاج داریم، کتاب های ناشران خارجی را در ایران منتشر کرد و به دانشگاه ها و استادان داد. وقتی آمریکایی ها حتی واردات این کتاب ها را به کشور ما ممنوع می نمایند و کردند. وقتی عضو کنوانسیون شویم دائم باید در دیوان کیفری بین المللی جوابگو باشیم که به چه دلیل حقوق ناشران خارجی نقض شده است.

مدیر انتشارات هوپا، ناشری که خودانگیخته حق تألیف کتاب های خارجی را خریداری می نماید، درباره مزایای اقتصادی و معنوی رعایت حق انتشار می گوید

جهانی شدن نویسندگان داخلی در گروی اعتبار ناشران ایرانی

هرچند پذیرفتن موافقت نامه ها و کنوانسیون های جهانی حق انتشار فراتر از صنعت نشر بر بسیاری از حوزه ها و سیاست های اقتصادی کشورها اثر می گذارد اما نگاه کردن از درون صنعت نشر به این مزایا و معایب این الحاق و امضاها هم موضوع معین نماینده ای است. نشر هوپا از جمله ناشران نامدار حوزه کودک و نوجوان، نزدیک به یک دهه است که درمورد آثار ترجمه ای به طور خودخواسته، قوانین نشر بین المللی را رعایت نموده و رایت کتاب های خارجی را خریداری می نماید. با علی عسگری از مدیران نشر هوپا درباره این موضوع به گفت وگو نشستیم.

آورده رعایت خودخواسته حق انتشار برای نشر هوپا در عرصه بین المللی چه بوده است؟

پیش از بحث آورده های آن برای انتشارات، نگاه اساسی ما به بحث رعایت حقوق مولفان مطرح است، چراکه اساسا از جنبه اخلاقی باید بخشی از عواید فروش کتاب به مؤلف آن برسد و به او پرداخت شود و رعایت حق انتشار، احقاق این حقوق را تسهیل می نماید.

اما اولین آورده این سیاست برای ما، کسب اعتبار در بازار جهانی بوده به طوری که قدرت چانه زنی ما برای فروش آثار ایرانی را بالا برده و هرچند هنوز هم به عنوان ناشر ایرانی مسائلی داریم اما شناختی که از هوپا به عنوان ناشر رعایت نماینده حق انتشار به وجود آمده، باعث شده تا طور دیگری با ما برخورد شود.

آورده دیگر آن به جنبه های اقتصادی انتشار کتاب برمی شود. در خصوص آثار کودک و نوجوان که انتشارات ما در آن فعال است، رعایت حق انتشار، دریافت فایل اصلی و باکیفیت کتاب از خود ناشر را امکان پذیر می نماید. باید توجه کنیم آثار کودک و نوجوان بیشتر مبتنی بر تصویر هستند و از این جهت، کیفیت چاپ اهمیت بیشتری پیدا می نماید. بنابراین وقتی ما حق انتشار و تکثیر را از ناشر اصلی می خریم، فایل اصلی کتاب مستقیما به ما داده می شود و این اتفاق، کیفیت کتاب را بالا می برد درحالی که ناشران دیگری که مستقیم با ناشر خارجی کار نمی نمایند مجبور می شوند به کیفیت پایین تر آثار تن بدهند.

البته این روش شما قاعدتا باعث افزایش قیمت پشت جلد کتاب هم می شود.

طبیعتا روی قیمت تاثیر می گذارد اما به اندازه اقدامات ما برای خرید رایت کتاب ها و کیفیتی که به دست خریدار می رسانیم، محسوس نیست چرا که سیاست هوپا از ابتدا این بوده که با کم کردن حاشیه سود خود نشر، کمترین فشار اقتصادی را بر مصرف نماینده وارد کند.

با این حساب اگر رعایت حق تالیف و تکثیر نویسندگان و ناشران خارجی هم از جهت معنوی و اعتباربخشی مفید باشد و هم از حیث اقتصادی قابل کنترل، چرا حتی بعضی ناشران سرشناس ایرانی سراغ این راه نمی فرایند؟

البته این سؤال را باید از خود ناشران پرسید اما با توجه به حوزه فعالیت من می توانم در اوضاع فعلی بعضی پاسخ های قابل دفاع آنها را حدس بزنم و بگویم. اولا این کار هزینه اضافه ای را به ناشر بار می نماید که از نظر او، لزومی ندارد آن را بپردازد. در خصوص آثار کودک و نوجوان، اهمیت و سهم بیشتر تصویرسازی باعث می شود صرف ترجمه ادبی برای ما کافی نباشد ولی در خصوص کتاب های بزرگسال اغلب چنین ضرورتی هم ناشران را درگیر نمی نماید و لزومی نمی بینند هزینه اضافی را بپردازند. به این ترتیب عملا سودشان از فروش اثر هم بالاتر می رود.

علت دوم این است که به دلیل شرایط تحریم که کشور ما درگیرش است، بسیاری از ناشران خارجی به خصوص آمریکایی ها نمی توانند یا مایل نیستند با ناشران ایرانی کار نمایند و به دلایل حقوقی یا مسائل دیگر ترجیح می دهند وارد مذاکره نشوند. البته سیاست هوپا هم این بوده است که اصلا سراغ ناشرانی که با ایرانی ها کار نمی نمایند، نرو. با این حال کتاب های خیلی خوبی ممکن است توسط همین ناشران خارجی منتشر شود که خب ناشر ایرانی دوست دارد ترجمه این کارها را منتشر کند و اگر بخواهد به حق انتشار متعهد باشد، نمی تواند.

علت سوم این که حتی برای ناشر ایرانی که حق تالیف را بخرد هم هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگر ناشران حقوق او را رعایت نمایند. در واقع چون ایران عضو برن نیست اگر ناشری، اقدام به خرید رایت کتاب کند، همزمان ممکن است سایر ناشران همان کتاب را بدون حق انتشار، ترجمه و منتشر نمایند و به هرحال کاری از دست آن ناشری که حق انتشار را رعایت نموده برنمی آید، چون موضوع غیرقانونی و قابل پیگیری حقوقی نیست. درواقع عملا ناشر متعهد به حق انتشار باید با همان ترجمه های دیگر بازار رقابت کند که هم ممکن است ارزان تر تمام شده باشند، هم سریع تر منتشر شده باشند.

خودتان هم این اتفاق را تجربه نموده اید؟

بله. برای ما هم خیلی رخ داده است. تازه بخش قابل قبول تر آن ناشرانی هستند که اثر را دوباره ترجمه و منتشر می نمایند (هر چند بدون رعایت حق انتشار) اما متاسفانه صنعت نشر ما در سال های اخیر درگیر معضل ترجمه های تقلبی هم شده است. ناشرانی که اثر ترجمه شده یک ناشر را به مترجم دیگری می دهند و اثر با تغییر چند جمله و کلمه، توسط این دست ناشران روانه بازار می شود. شما در هیچ جا نمی بینید که همزمان این تعداد ترجمه از یک اثر وارد بازار شود و این مساله واقعا اتفاق مضر و تخریب نماینده ای است.

به چهارمین علت ناشران برای رعایت نکردن حق انتشار رسیده بودیم...

بله، علت چهارم که بسیار هم مهم است و سهم به سزایی در این ماجرا دارد، این است که ورود به عرصه جهانی و بحث حق انتشار احتیاج به دانش و توانایی های زیادی دارد که خود ما هم به مرور و تجربه توانستیم آن را کسب کنیم. توانایی مذاکره، اطلاع از ابعاد حقوقی در عرصه معاهدات جهانی و قوانین داخلی بعضی کشورها، از جمله موارد مهم اینهاست. خود کیفیت دسترسی پیدا کردن به ناشران خارجی هم مهم و یکی از همین مسائل است. به هرحال ناآشنایی با قوانین بین المللی در حوزه نشر برای ناشران ایرانی که تمایل به رعایت حق انتشار آثار خارجی دارند، مانع مهمی است. نشر هوپا هم در ابتدا با همکاری آژانس های ادبی توانست این جهت را پیدا کند و به هرحال سختی های فراوانی داشت.

گفتید که این رعایت قانون خودخواسته، قدرت چانه زنی شما برای فروش آثار ایرانی را بالا برده است. تا به حال چند اثر ایرانی را در کجا به فروش رسانده اید؟

هوپا تا به امروز رایت 10 اثر ایرانی را به ناشرانی در ترکیه فروخته است اما نپیوستن ما به برن، از جهت فروش آثار خودمان هم مشکل ساز است. درواقع اگر ناشر ایرانی بخواهد اثرش را خارج از مرزها منتشر کند، قانونی از او حمایت نمی نماید و می تواند در معرض انواع و اقسام دزدی ها قرار گیرد. فارغ از ابعاد اقتصادی، نوعی بی اعتباری دامنگیر آن دسته از ناشران ایرانی است که بیرون از مرزها می خواهند ایران را با کتاب ها و آثار نویسندگان ایرانی بشناسانند. این مساله به خودی خود باعث انزوای نویسندگان و ناشران ایرانی در فرهنگ جهانی می شود.

با تمام این ها بعضی صاحب نظران معتقدند پیوستن به برن، مضرات و آسیب های بیشتری را برای ناشران ایرانی به وجود می آورد. به نظر شما عضویت ایران به نفع ناشر ایرانی خواهد بود؟

قطعا در ابتدا و شاید در چند سال اولیه، پیوستن به برن به ضرر ناشران ایرانی تمام خواهد شد اما در درازمدت از هر لحاظ به سود صنعت نشر ما تمام خواهد شد و ناشران ایرانی را ارتقا می دهد. در اولین قدم جلوی رشد آفت ترجمه های موازی را خواهد گرفت. جالب است بدانید ناشرانی که اقدام به انتشار ترجمه های تقلبی می نمایند، خلاف قوانین اتحادیه ناشران و کتاب فروشان با تخفیف های بالا حتی در نمایشگاه های ادواری و فصلی مانند نمایشگاه های مترو و محل های مشابه، حضور دارند. چطور می شود از چنین آفتی چشم پوشید؟

مساله دوم این که خود این اتفاق که انبوهی از آثار ترجمه ای، بازار نشر کشور را قرق نموده اند، برای من (نشر هوپا) که با حوزه نشر جهانی در ارتباط بوده ام بسیار عجیب و نادر است. واقعا هیچ جای جهان این طور نیست که این قدر آثار ترجمه ای وارد بازار نشر کشوری شود. الان در نشر خود ما که تازه حق انتشار را رعایت هم می کنیم، نسبت ترجمه به تالیف سه به یک است، یعنی 25درصد آثارمان را تالیفی نگه می داریم که از دید من درصد کمی است و باید بیشتر شود. حالا شما ببینید برای ناشری که خود را ملزم به رعایت حق انتشار نمی بیند این نسبت چگونه است. درواقع انتشار کتاب ترجمه ای الان در بازار نشر ما، کاری راحت و سودآور است و ناشر، احتیاجی به سرمایه گذاری روی بحث تالیف در خود حس نمی نماید.

ناشر می تواند خیلی ساده کتابی را که بدون رایت به داخل آمده با ترجمه ای ضعیف یا متوسط وارد بازار کند، بدون پرداخت حقوق آن را چند بار بازچاپ می نماید و هر طور هم دلش بخواهد با هر کیفیت و حذف و اضافه ای آن را به دست مصرف نماینده برساند.

مساله سوم بحث حمایت از تالیف است. به دلیل نبودن حق انتشار بهترین آثار جهان و شاهکارها با چند ترجمه و چاپ وارد بازار می شوند و نویسنده ایرانی باید در این بازار پرشتاب با این شاهکارها رقابت کند. در شرایط عادی ناشر باید برای معرفی نویسنده هزینه تبلیغ بدهد، کتاب او را به شیوه شایسته ای منتشر کند، زمان کافی برای نوشته شدن اثر اختصاص دهد و ... . خب، این کار منطقی نیست، وقتی بدون هیچ کدام از این هزینه ها می تواند یک اثر خوب خارجی را ترجمه و منتشر کند. انبوه آثار ترجمه و تبلیغ نشدن برای آثار تالیفی باعث می شود انتخاب برای مصرف نماینده هم سخت شود. درواقع بسیاری از آثار نویسندگان ما با کارهای جهانی قابل مقایسه و رقابت است. واقعا این طور نیست که فکر کنیم همواره در خارج از کشور دارد شاهکار خلق می شود و بالاخره جریان اصلی نشر سایر کشورها هم پر از آثار متوسطی است که خیلی از آنها در این سال ها در کشور خودمان هم ترجمه شده اند. درواقع ساختار آشفته نشر ماست که باعث شده آثار تالیفی از ترجمه ای در فروش بازبمانند نه کیفیت کتاب های نویسندگان خودمان.

پس عدم رعایت حق انتشار نه تنها بازار نشر داخل را ترجمه زده نموده بلکه مانع جهانی شدن آثار ایرانی هم شده است.

بله، این آسیب دوجانبه است. اولا تا زمانی که حق انتشار در کشور جدی نشود، ناشر داخلی تمایل یا محرکی برای سرمایه گذاری روی آثار تالیفی ندارد، چون لقمه آماده و حاضر پرسودتری دم دست اوست و ثانیا موانع اقتصادی و حقوقی و معنوی باعث می شود که فروش رایت آثار ایرانی به خارجی ها محقق نشود. واقعا در همین کشورهای دیگری که در منطقه خود ما ادبیات شان را جهانی نموده اند (از ترکیه گرفته تا کشورهای عربی) اتفاق ویژه و خارق العاده ای نیفتاده است و ما نویسندگان قابل رقابتی با آنها در داخل کشور داریم.

ما حتی نویسندگان و ناشران همین کشورهای اطراف مان را هم از کانال اروپایی ها و آمریکایی ها می شناسیم.

بله، متأسفانه. این هم یکی دیگر از مسائلی است که از انزوای برخاسته از نپیوستن به برن ناشی می شود. از تبعات رعایت حق انتشار اجبار ناشر به حضور مستمر در نمایشگاه های مختلف بین المللی است که موجب می شود شناخت بهتری از امکانات خود و ناشران دیگری که سبک کاری مشابهی دارند پیدا کند.

ما در نشر هوپا گاه شده کتابی را از ناشری با معرفی و مواجهه حضوری انتخاب و ترجمه نموده ایم که لزوما در فهرست های پرفروش ها و ... نبوده، ولی بسیار در بازار داخلی پیروز بوده است.

منبع: فاطمه ترکاشوند - ادبیات و هنر / روزنامه وبلاگ کاتالوگ

منبع: جام جم آنلاین

به "داستان حقوق مولفان در ایران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان حقوق مولفان در ایران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید