تقوی: به من گفتند سرمربی استقلال را بیاور، خودت هم دستیارش باش
به گزارش وبلاگ کاتالوگ، محمد تقوی اعتقاد دارد که رفتن بازیکنانی همچون رحمتی و منتظری به استقلال لطمه وارد خواهد نمود. او حرف های متفاوتی درباره وضعیت کنونی استقلال به زبان آورده است.
محمد تقوی از تغییرات گسترده در استقلال نگران است و اعتقاد دارد تیم هایی که این گونه متحول می شوند در طول فصل با مشکل روبرو خواهند شد. تقوی وارد بحثی شده که این روزها به موضوعی مهم بدل شده است. تغییرات عجیب در استقلال که این فصل انگار قرار است به نقطه اوج برد و شاهد خروجی ها و ورودی های بسیاری در این تیم باشد. سناریویی که هر سال تکرار شده است.
***
درباره عملکرد استقلال در جابجایی نظرات متفاوتی وجود دارد. بعضی بازیکنانی که به خدمت گرفته شده اند را جوان و آینده دار می دانند و بعضی هم براین باورند که این بازیکنان در برهه کنونی در حد و اندازه استقلال نیستند و باید بازیکنان بزرگ تری به جای آن ها به خدمت گرفته شود. درشرایطی که دیدگاه های متعددی بیان می شود، شما به عنوان فردی که بر جابجایی باشگاه استقلال اشراف دارید، خروجی ها و ورودی های اخیر را چه طور ارزیابی می کنید؟
نمی خواهم توانایی های فردی بازیکنانی که به خدمت گرفته شده اند را زیر سوال ببرم اما واضح و روشن می گویم که باشگاه استقلال باشگاه پیکان نیست. نمی خواهم به امثال چنین باشگاه هایی هم توهینی نموده باشم اما واقعیت این است که فشاری که در این تیم هست با دیگر تیم ها متفاوت است. بازیکنی که وارد چنین محیطی می شوند باید تاب و تحمل فشار بازی دراین تیم را داشته باشند. بازیکنانی که الان آمده اند نمی دانم اگر فشار روانی روی شان باشد توانایی شان را نشان می دهند یا تحت تاثیر قرار می گیرند. در حال حاضر بازیکنی که بتواند فشار روانی را به سمت خودش بکشد، تیم را متعادل کند و خط درست بدهد دراستقلال وجود ندارد. منتظری، رحمتی و حیدری که با تجربه بودند رفتند.
چرا به ادامه حضور چنین بازیکنانی اصرار دارید.
وقتی بازیکنانی در این سطح در استقلال حضور داشته باشند و بتوانند فشار روانی را تحمل نمایند، فوتبال بازی کردن برای ریگی، دشتی، بلبلی و جوان های دیگر راحت تر می شود اما وقتی چنین بازیکنی درحال حاضر دراستقلال نیست. البته بازی در استقلال برای بازیکنانی در این حد مثل شمشیر دو لبه است. دراستقلال اصولا حد وسط وجود ندارد. در حال حاضر استقلال تحت فشار6سال جام نگرفتن است وتماشاگرانش صبر و حوصله ندارد. تماشاگر استقلال دیگر تحمل نمی نماید. باید ببینیم بازیکنانی که آمده اند فشار روانی را می توانند تحمل نمایند یا خیر. البته مدیریت کردن بازیکنان به مدیران باشگاه هم مربوط است. پارسال درتراکتور حضور اشکان، مسعود و احسان نعمتی بود برای ما. نه اینکه فقط بازی نمایند. حضورشان مهم بود. در تمام بازی ها فشاری که روی تیم بود را این ها جمع می کردند. الان در استقلال قرار است چه کسی جلوی فشار ها سینه سپر کند. حتی جلوی تماشاگران؟ فصل قبل رحمتی و منتظری بودند. آیا الان چنین بازیکنی هست؟ من این سوال را بارها تکرار می کنم...
استقلال در 3 سال اخیر 32 بازیکن خود را از دست داده و به نظر می رسد همان رویه در فصل نوزدهم هم تکرار شود. تا کنون بیش از 10 بازیکن استقلال را ترک نموده اند. بازیکنانی که بخشی از آن ها ملی پوش هم بوده اند. رفتن این قبیل بازیکنان آیا به اعتقاد شما به تیم لطمه وارد نخواهد کرد؟ اگر پاسخ تان مثبت است درباره رویه ای که در سال های اخیر توسط مربیان دنبال شده نیز شرح دهید.
خب، همان طور که گفتید سال جاری بیش از 10 بازیکن جدا شده اند. من حقیقتا قصد داشتم حرف نزنم اما شرایط طوری است که اگر حرف نزنیم فکر می نمایند خودمان را کنار کشیدیم. وظیفه خودم می دانم حرف بزنم. من استقلالی ام و باید حرف بزنم. ببیند با شما کاملا موافقم که تغییرات در استقلال عجیب و بحث برانگیز است. هیچ جایجهان این اتفاقات نمی افتد. تیمی که می خواهد نتیجه بگیرد مهم ترین موضوع اش ثبات است. تدر این چند سال اما ثبات اصلا وجود نداشته. این وضعیت هم برمی شود به تغییرات کادرفنی در سال های اخیر. بازیکنان استقلال هم سردرگم شده اند. قلعه نویی یک تفکری دارد. ایشان می رود منصوریان می آید یا مظلومی می آید بعد شفر می آید که هر کدام یک تفکر دارند.حالا استراماچونی آمده است. متاسفانه بازیکنان زیادی به همراه این مربیان می آیند و می روند. مسئله ای که در سال های اخیر قهرمانی را از استقلال گرفته همین موضوع بوده است. سوال من این است که چرا هر مربی جدیدی می آید یکسری بازیکن جدید می آورد؟ نمی خواهم به این ماجرا منفی نگاه کنم. در جهان این طور نیست که مربی چند بازیکن را با خودش به تیم جدید ببرد. یکسری تغییرات محدود انجام می شود. اما وقتی می بینیم که این اتفاقات به طور گسترده در استقلال رخ می دهد این نشان می دهد روابط دیگری وجود دارد. بدون رودربایستی یکسری بازیکنان دارند به استقلال تحمیل می شوند. به نظر من فقط ثبات می تواند به استقلال یاری کند. ای کاش این تعداد بازیکنان نمی رفتند و در نیم فصل بازیکن به استقلال اضافه می شد. هیچ تیمی با چنین تغییرات وسیعی نتیجه نمی گیرد.
شما در انگلیس روابط خوبی با مربیان شاغل دراین کشور دارید و دوره های مربیگری متفاوتی را پشت سرگذاشته اید. آیا در تیم های انگلیسی چنین وضعیتی ایجاد می شود؟ آیا به یک باره 10 بازیکن می روند و 10 بازیکن جدید می آیند؟
درتیم های بزرگ؟ نه هرگز! تیم های بزرگ در عرض یک سال ودوسال شکل نگرفته اند. تفکر پشت آن ها است. بازیکنان در باشگاه های بزرگ تحت هرشرایطی حفظ می شوند. ممکن است یکسری بازیکن بگیرند که آن ها در پلن اصلی قرار ندارند و جزو گروه دوم محسوب می شوند اما به تیم یک خود دست نمی زنند. شما هیچ وقت نمی توانید یک تیم رادر عرض یک سال بسازید. با پول نمی شود تیم ساخت. زمان است که تیم را می سازد. وقتی زمان را به مربی و بازیکن ندهید هیچ وقت هم تیم تان شکل نمی گیرد. من این حرف را فصل پیش به مدیران تراکتورسازی هم گفتم اما گوش شنوایی نبود. منچستر سیتی همه بازیکنانش را حفظ کرد و فقط ریاض مارض را گرفت. در منچستر یونایتد اما این اتفاق نمی افتد وتیم ثباتش را از دست می دهد و نتیجه هم نمی گیرد. در دیگر تیم ها هم همین طور است. تیم هایی که شاکله خود را حفظ می نمایند وتغییرات محدودی دارند، نتیجه می گیرند، این یک اصل است. غالبا فقط یکی، دوبازیکن برای قوی شدن سیستم وتفکرات تیم اضافه می شوند. نمی شود 5،6 بازیکن بیاوری که در حد تیم اصلی هم نباشند. هر مربی نمی تواند در این شرایط به پیروزیت برسد و استراماچونی کار بسیار دشواری پیش رو دارد.
در استقلال به نوعی ابتدا بازیکن خریده شد وبعد برای آن بازیکنان سرمربی آوردند.
در فوتبال پیشرفته همواره یک ارگانی هست به نام اسپورت دایرکتر. ممکن است یک شخص باشد یا چند نفر. برای مثال درمنچستر سیتی فردی به نام چیکی که زمانی بازیکن بارسلون بود نقش اسپورت دایرکتر را ایفا می نماید. این ها در سیاست گذاری های این چنینی نقش بازی می نمایند. نه اینکه به یکباره فردی تصمیم بگیرد و دیگران اجراء نمایند. واقعیت این است تا 3 ماه پیش هیچ کس استراماچونی را نمی شناخت. اما به محض اینکه آمد شناخته شد و ما نمی دانیم چه تفکری دارد. نمی دانم بازیکنانی که برایش گرفتند بر اساس تفکرات این مربی است؟ این طور نیست چون نمی دانستیم مربی استقلال کیست. مطمئنا این بازیکنانی که گرفته شد با تفکرات او همخوانی ندارند. کار بسیار سختی است. استراماچونی حالا باید بر اساس استعداد و توانایی بازیکنان سیستم خود را انتخاب کند. اگر استراماچونی بر اساس تفکر خودش بازیکن گرفته بود می شد امیدوار بود.
چند وقت پیش پستی از شما در اینستاگرام دیدیم که ظاهرا از بعضی مسائل ابراز ناراحتی نموده بودید.
من همواره سعی کردم درباره استقلال به عنوان یک طرفدار صحبت کنم، چون در این تیم بازی کردم. ما قدیمی ها هر سال تیم عوض نمی کردیم. 7 سال در استقلال بودم. نظر من این است که باید از مربی تحت هرشرایطی حمایت کردودر این باره یک پست هم گذاشتم. هر مربی توانایی های خودش را دارد و نمی توان پیش داوری کرد وگفت یک مربی توانایی ندارد. من هم حمایت کردم اما بعد از چند روز که آن پست را گذاشتم اتفاقی در باشگاه افتاد که انتظارش را نداشتم. چرا استراماچونی گفت قربانی را نمی شناسم؟ اگر من جای استراماچونی بودم می پرسیدم از مسئولان باشگاه و مسئولان هم وظیفه داشتند درباره پیروز به استراماچونی شرحاتی بدهند. وقتی دیدم پیروز استعفاء داد خیلی خوشم آمد. برای همین در حمایت از پیروز نوشتم آدم ها باید مثل پیروز قربانی باشند و تحت هرشرایطی کار ننمایند. تمام بازیکنان قدیمی استقلال قابل احترامند همان طور که می بینم گواردیولا همواره در صحبت هایش از قدیمی های باشگاهش یاد می نماید که کار شایسته ای است.
به طور کلی چه دیدگاهی نسبت به یاری مربی ها در فوتبال ایران دارید. آیا به اندازه کافی به آن ها بهاء داده می شود یا خیر؟
یاری مربیان در فوتبال ایران مصل مترسک می مانند. ببخشید این حرف را می زنم. من گفتم این قدر که آدم ها را داریم بزرگ می کنیم درست نیست. از مربی استقلال باید حمایت کرد اما این 40 میلیون طرفدار هستند که به استراماچونی هویت می دهند. استقلال از کسی اعتبار نمی گیرد. نباید اعتبار استقلال را پایین بیاوریم و از دیگران اعتبار بگیریم. حالا هر مربی هرکسی می خواهد باشد. ایشان که آن چنان پیروز نبودند. اما نباید بزرگش کنیم. استقلال تخته پرش استراماچونی است. می خواهد در فوتبال خلیج برای خودش بازار و اعتیار درست کند. جایی خواندم که از قول من نوشته اند چون یاری استراماچونی نشده این حرف ها را می زند اما من در فوتبال ایران یاری هیچ کس نمی شوم. در این 14 سال کلی درس یاد گرفتم و می خواهم تفکر خودم را دنبال کنم. خوب نیست که مربی ایرانی نخواهد. مربی نباید سیاست باشگاه را معین کند. باشگاه باید سیاست مربی را معین کند. سوال من این است بعد از 6 هفته باشگاه بخواهد با استراماچونی قطع رابطه کند چه کسی قرار است چایش بنشیند.بازیکن ایرانی احساساتی است. مربیان ایتالیایی به سخت گیری معروفند. کاپلو و کونته این طوری بودند. جز آنجلوتی که این طوری نبود و تفکرات مربی ایتالیایی را نقض کرد. یکی هم رانیری که در سن بالا که فهمید با بازیکن باید ارتباط حسی و عاطفی ایجاد کند.
شما از استقلال پیشنهاد مربیگری داشتید؟
بعد از بازی با پدیده با من تماس گرفتند وگفتند مربی خارجی به من معرفی کن. گفتم در این وادی نیستم. دوست نداشتم مربی بیاورم بعد یاری آن مربی شوم. اصلا نخواستم یاری باشم. بله، صحبتی شده بود قبل از آن هم صحبت هایی شده بود. من نپذیرفتم.
منبع: ایران ورزشی